دلتنگی من بهر رخت چه بی مثال است
دیدار رخت بر من مسکین که محال است
آشفته ترینم به چمن بلبل خاموش
رنگ رخم از یاد تو هم رو به زوال است
شبنم ز رخم گشت روان تا که بگوید
افتاده به چاه آمده یوسف به کمال است
از مهر رخت تا که جهان نور گرفته است
آن مهر فروزان تو گویای جمال است
ماه شب تار من مسکین به کجایی
این ماه چرا در پس ابری به شمال است
۱۳۹۸.۰۹.۳۰ ۰۹:۴۰ "یسار"
درباره این سایت